جمعه 12 مهر 1387

مصاحبه با رئيس جمهوری که مصاحبه با خبرنگاران آمريکائی را دوست داشت، سعيد سلطانپور


محمود احمدی نژاد رئيس جمهوری خبر ساز، برای سومين سال برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل وارد نيويورک شد و به عنوان چهره جنجالی همچنان مورد توجه رسانه های آمريکائی قرار گرفت .
زيرا صاحبان رسانه جمعی آمريکائی نيازبه تکرارحرف های احمدی نژاد در مورد محو اسرائيل دارند که روی آن مانور سياسی و تبليعاتی کنند . هر چند احمدی نژاد اين بار آموزش ديده تر و سياسی تر جواب می داد و مخاطبانی را در کانادا و آمريکا تحت تاثيرقرار داد . حرفهای احمدی نژاد در سازمان ملل از سوی رهبران سياسی غرب محکوم شد و در مناظره تلويزيونی دو نامزد رياست جمهوری آمريکا ، مسئله حذف اسرائيل سياست خارجی آمريکا را تحت الشعار قرارداده بود.
احمدی نژاد از توجه رسانه های آمريکايی با توجه به اينکه هيچگاه توسط خبر نگاران آمريکائی با پرسش های جدی روبرو نشد، استفاده کرد . به عنوان مثال احمدی نژاد درمصاحبه با لاری کينگ از سی ان ان که زنده هم پخش نشد ، بر خلاف آنچه که در رسانه های دولتی ايران ادعا شد . لازم به تذکر است که ترجمه فارسی اين مصاحبه ها در تلويزيون دولتی جام جم گزينشی انجام شد. احمدی نژاد زمان کافی برای پاسخ ها که بايد به فارسی ترجمه می شد داشت و کينگ هم تلاشی برای رد ادعاهای احمدی نژاد نمی کرد.

احمدی نژاد و آزادی بيان

براستی احمدی نژاد به آنچه که در مورد آزادی بيان در ايران و تحمل عقيده می گويد ، باوردارد ؟. آيا واقعا به رسانه ها و نقش آنان در اطلاع رسانی باوردارد ؟

با توجه به اينکه از دو ماه قبل خبر آمدن احمدی نژاد مشخص شده بود از کانال وب سايت نهاد رياست جمهوری اقدام به تقاضای مصاحبه رو دررو د ر مورد مسايل جهانی ، بخصوص کانادا و اسرائيل و اقتصادی از منظر ايرانی خارج از کشوری ، کردم . تاکيد هم کردم که از چارچوب حرفه ای خارج نخواهيم شد.
ای ميل های اوليه بی جواب ماند وتلفن های اوليه هم به جايی نرسيد بدليل تقارن ماه رمضان و کاهش ساعت کار ۹ تا ۲ بعدا ز ظهر و اختلاف ساعات هم مزيد بر علت شد . در ای ميلی نوشتم که شما بنظر می رسد علاقه تان به مصاحبه با خبرنگاران غربی بيش از خبرنگاران ايرانی هست که بر خلاف عدالت اسلامی هست که خود وی در سازمان ملل وغرب از آن سخن می گويد .

خبر ی که بعدا لس آنجلس تايمز آن را با آمار تاييد کرد.

روزنامه «لس آنجلس تايمز» از کثرت مصاحبه محمود احمدی نژاد با خبرنگاران خارجی ابراز تعجب کرد. اين روزنامه در گزارشی تعداد مصاحبه های احمدی نژاد با خبرنگاران خارجی را بيشتر از مجموعه تعداد مصاحبه های روسای جمهور سابق ايران توصيف کرد. اين در حالی است که محمود احمدی نژاد تاکنون با هيچ خبرنگار داخلی مصاحبه اختصاصی نداشته است و در طول رياست جمهوری دو سال و نيمه اش تنها يک بار با روزنامه «ايران» ارگان رسمی دولت مصاحبه کرده است.

بعد از اينکه موفق شدم با شخصی در دفتر روابط عمومی گفتگو کنم که بر خورد خوبی داشت ، گفت دوباره بفرستيد حتما پاسخ تا ن را خواهيم داد . جواب الکترونيکی عمومی آمد که ای ميل در حال بررسی هست . با توجه به گذشت زمان و برا ی اطمينان بيشتر از کانال دفتر مطبوعاتی نمايندگی جمهوری اسلامی در نيويورک نيز اقدام کردم .

دفتر نمايندگی در مورد تعيين وقت مصاحبه در آمريکا مشکلی نداشت منوط به اينکه تهران با آن موافقت کرده بود و بعد ا زگفتگو که بيشتر در مورد اسرائيل بود بنوعی به انتقاد از خاتمی در مورد مماشات در مورد اسرائيل کشيد، تصريح کردم که قصدمان اطلاع رسانی هست به هيچ حزبی هم تعلق نداريم و پاسپورت هم برای آمدن به ايران نداشته و قصدی هم برای آمدن به ايران ندارم ولی از منظر ايرانی خارج کشوری مسائل را مطرح می کنم. برای ايران و مردم آن و سرنوشت آن اهميت قائل هستم .
دفتر رسانه ای نيويورک محترمانه پيشنهاد داد که با آقای مشائی و يا وزير امور خارجه مصاحبه داشته باشم فکر نمی کنيد که مصاحبه با آقای احمدی نژاد کمی زو د هست. تاکيد کردم که ادعائی ندارم ولی با نخست وزير و رهبران احزاب سياسی کانادا مصاحبه و گفتگو داشته ام که از نظر مقامی در سطح سياسی رئيس جمهوری ايران هستند . اضافه کردم .
و البته تاکيد کردم که که بر خلاف تلويزيونهای آمريکائی پول نداريم و مخاطبان ما از چند هزار نفر فراتر نمی رود ولی ايرانی هستيم ومنتقد قدرت . نياز به زمان برای تامين بودجه هم داريم زيرا مشکل تامين مالی و اقامت در نيويورک را هم داريم

از من خواسته شد که سوالات را برا ی دفتر نمايندگی در نيويورک ارسال کنم و ما را مطلع ميکنند.. هر چند که با اين شيوه به عنوان يک روزنامه نگار موافق نيستم .
هارپر نخست وزير کانادا هم عموما با خبر نگاران ميانه خوبی ندارد و در مورد روزنامه نگاران قومی در کانادا وی از اين شيوه استفاده می کند . هارپر سعی هم می کند از خبرنگاران کانادائی پرهيز کند .

د رمورد سوالات با روزنامه نگار ی که به حوزه خطوط قرمز جمهوری اسلامی اشنائی دارد و مقالاتش عليرغم رعايت اين سانسور های نا نوشته ، باز هم سانسور می شود ، مشورت کردم . وی تاکيد کرد که نام بردن از ولايت فقيه به هيچ عنوان در سوال و يا متنی مجاز نيست .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

برا ی ما که د رغرب زندگی کرده ايم و به آزادی بيان و طرح سوالات از مقامات سياسی عادت داريم سانسور کردن و طرح چنين سوالاتی چندان ساده نيست زيرا سوالات سختی را از مقامات سياسی کانادا پرسيده ام ولی اگر طرف مقابل تکذيب کرده است روی آن پافشاری نکرده ام . ا زا آنجا که می خواستيم به يک حداقل از پاسخ ها که آگاهی رسانی بود برسيم ، سوالات را تهيه و ارسال کردم . بعد از ارسال سوالات که ديگر نه به تلفن ما چواب داده شد و نه پاسخ ای ميل آمد و نه پاسخی به سوالات داده شد . تا امروز هم رئيس جمهور سوالات فيلترشده و سانسور شده را هم که در پايان اين مطلب می خوانيد ، پاسخی نداد .

براستی اگراحمدی نژاد که پاسخ يک دختر خردسال را می نويسد و آنرا برای تبليغات سياسی انجام نمی داد و اگر به دموکراسی و شيو ه علی (ع) باور داشت به سوالات حرفه ای ما که برای اطلا ع رسانی صدها هموطن مان در کانادا بود نيز احترام می گذاشت
. گفتم که منتقد قدرت هستم و
خبرنگاران و آزادی از ديدگاه احمدی نژاد
احمد ی نژاد در مصاحبه با ر راديو ان .سی آر. می گويد :

در ايران آزادی زيادی وجود دارد و نمونه‌ آن همين مصاحبه ‌ای است که شما با من انجام می‌دهيد. آيا شما می‌توانيد اينگونه سوال‌ها را با رييس جمهور خود مطرح کنيد و اينگونه آزادانه با وی صحبت کنيد؟ هرگز. در حالی که خبرنگاران در ايران آزاد هستند و به راحتی سوال می‌کنند.

احمد ی نژاد ممکن است نداند ولی مشاور مطبوعاتی وی ، حميد مولانا که استاد ارتباطات دانشگاه در آمريکا بوده است بخوبی می دند که رسانه های آمريکائی چگونه عمل می کنند .
رسانه های آمريکائی درطرح بسياری از سوالات احتياط می کنند زيرا نمی خواهند حضور خودشان را از ايران ممنوع کنند زيرا رد شدن ازخط قرمزکه در غرب خيلی کم رنگ هست و تقريبا وجود ندارد به معنی اخراج نمايند ه آن رسانه از ايران هست . در نظر داشته باشيد حضور در ايران که يکی از خبر سازترين کشورهای دنيا هست ، اهميت فوق العاده از منظر خبر رسانی و جذب مخاطب بيشتر که به معنی درآمد بيشتر است ، دارد . البته خبر نگاران سوالات خودرا بی پروا از رئيس جمهوری آمريکا و يا نخست وزير کانادا می پرسند ولی در طرح سوال با ديگران سعی ميکنند متهم به جانب داری نشوند لذا محتاطانه بر خورد می کنند .

محدوديت پوشش خبری

در کانادا و آمريکا خبرنگار خارجی را به دليل پوشش خبر ی اخراج نمی کنند . د رحالی که جمهوری اسلامی در اين زمينه بشدت حساس هست و بسياری از پوشش های خبری را بر نمی تابد . به همين دليل هست که پوشش های خبر ی رسانه های غربی درمورد نظرمردم و برداشت آنها در مورد حکومت و روحانيون بشدت آبکی و بيشترمحصور در حوزه شمال شهرتهران هست . انگار نه انگا ر که در شهرها و جنوب تهران هم مردمی زندگی می کنند که مانند بسياری از ما ايرانيها از اظهار نظر علنی درزمينه سياست و سياستمداران خودداری می کنند .

در هر حال خبر نگاران خارجی در ايران مشکل جدی دارند . نمونه اخير آن اخراج نماينده تلويزيون العالم عربستان از ايران بدليل پوشش خبری فيلم " خمينی امام خون " که د رمصربه تلافی فيلم " اعدام يک فرعون " ( ترور انور سادات ) ساخته شده است از ايران اخراج می شود.
استوارت ويليامز، معاون دفتر در مرداد ۸۷ خبرگزاری فرانسه در تهران از ايران اخراج می شود.
راديو زمانه ۱۲ شهريور ۱۳۸

در دی‌ماه ۸۶ رابرت تيت خبرنگار روزنامه انگليسی گاردين، پس از سه‌سال فعاليت در ايران با عدم تمديد اجازه اقامت و کارش اخراج شد. وی به دليل انتشار مقالاتی انتقادی به ويژه درباره وضعيت دستگيری دانشجويان مورد غضب قرار گرفته بود.
انگس مک دووال، روزنامه‌نگار روزنامه انگليسی انديپندنت، نيز تيرماه ۲۰۰۷ پس از آنکه مدارک اقامتش تمديد نشد، مجبور به ترک ايران شد. د

تلويزيون الجزيره به مدت ۱۴ ما ه بود به علت پوشش خبری درگيری های شهر اهواز در ايران ممنوع الفعاليت بود- سايت تابناک
کامليا انتخابی فرد خبرنگار تلويزيون العربيه می نويسد
در سال ۲۰۰۱ مسئول دفتر خبرگزاری رويترز- جاناتان لاينز و همسرش ژنوی عبدو ( نويسنده لوموند) نيز عذرشان خواسته شد. آنها به دليل مصاحبه مخفيانه ای که با اکبر گنجی در زندان و گفت و گو با آيت منتظری در حصر خانگی اش داشتند عذرشان توسط حکومت ايران خواسته شد. اما اين زن و شوهر مجبور شدند تا از ترس جانشان( به گفته خودشان) نيمه شب از خانه اشان گريخته و با اولين پرواز ايران را ترک کردند

اين در حالی است که تلويزيون "پرس تی وی " متعلق به جمهوری اسلامی با بودجه دولتی که توسط احمدی نژاد افتتاح شد از ازادی بيان در کشورهای آمريکا و اروپا سو استفاده می کند و هر روزه عليه سياست ها ی خارجی و داخلی آمريکا برنامه پخش می کند و کسی هم مانع آن نشده است .

آفتاب- هنگامه منهاجی: در اولين جلسه مجلس شورای اسلامی بعد از تعطيلات نوروزی خبرنگار پارلمانی خبرگزاری کار در مجلس هفتم اخراج شد. در پی افشای فيش حقوقی نمايندگان در اواخر سال ۸۳، امروز از ورود مسيح علی نژاد خبرنگار پارلمانی ايلنا و روزنامه همبستگی به مجلس جلوگيری شد.پيش از اين نيز گفته شده بود ۸۰ تن از نمايندگان مجلس هفتم طی امضای طوماری خواستار اخراج اين خبرنگار از مجلس شد هفتم شده بودند

دوشنبه ۱۵ فروردين ۱۳۸۴


تريبون: بيست و شش تن از خبرنگاران روزنامه "ايران زمين " ضميمه ی استانی روزنامه ايران اخراج شدند در پی تحصن کارکنان ضميمه روزنامه ايران به علت تاخير ۲ماهه در پرداخت حقوق و کسر حقوق فروردين‌ماهشان، بيست وشش نفر از اين کارکنان به دستور مستقيم کاوه اشتهاردی مديرمسئول روزنامه ايران از کار اخراج شدند.
سه‌شنبه - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۷
و اين نمونه ها تنها بخشی از آمارهست و ادامه دارد

احمد ی نژاد که بخوبی با اين شيوه رسانه ای آشنا هست ، اسب خودرا در نيويورک می تازاند و می گويد که ايران آزاد ترين کشور دنيا هست ؟ کاشکی دولت آمريکا به احمدی نژاد اجازه ميداد که به لس آنجلس می رفت و وی از نزديک صدهاهزار ايرانی مهاجرو پناهنده را که بدليل سياست های تنگ نظرانه و ضد اسلامی و تفتيش عقايد رو حانيون حاکم برا يران از سرزمين پدری خود رانده شده اند و در آمريکا مقيم شده را ميديد که شايد به بازيافت فراموشی حافظه وی از تاريک ترين دوران بخشهای تاريخ ايران کمک می کرد

رييس جمهوری در پاسخ به سوالی ديگری لس آنجلس تايمز مبنی بر ادعای وجود فضای
فضای خفقان در ايران و زندانی شدن فعالان سياسی گفت: اين حرف ها، حرف های آمريکا و رژيم صهيونيستی است و در ايران آزادی مطلق وجود و قانون بر آن حاکم است

احمد ی نژاد ناجوانمردانه از حس عميق وطن پرستی ايرانيان سو استفاده می کندو عشق به وطن را با حمايت از جمهوری اسلامی که حاکميت رادر ضعف شديد و سرکوب عميق مخالفان سياسی خود به مانند زيمبابوه ، تثبيت کرده است برای خبرنگاران خارجی يکی می کند .

احمدی نژاد در حالی می گويد
"در ايران کسی در زندگی شخصی افراد تفحص نمی‌کند و به کسی در خانه‌ی خود مورد کاری ندارد . مصاحبه با سی ان ان . "

اين در حالی است که احمدی نژاد د ردوران تصدی خود به عنوان شهردار تهران ، پوشيدن چادر را برای کارمندان زن شهرداری اجباری کرد .
که صدها خانه مورد بازديد غير قانونی ( بدون حکم بازرسی ) در ايران قرار می گيرد و نمونه آخر هم مرگ جانخراش يک زن جوان در الهيه تهران که از ترس ماموران بدون حکم ، از بالکن اقدام به فرار کرده وسقوط کرده و کشته ميشود
نمونه ای که در آمريکا و کانادا اتفاق بيفتند عواقب سياسی برای دولت و پليس دارد و لی در ايران جان يک زن بی حجاب که ارزشی ندارد .

رئيس جمهوری ايران و آمريکا

احمدی نژاد گفت: آيا در آمريکا کسی می‌تواند بدون اينکه عضو دو حزب مطرح آمريکا باشد در انتخابات کانديدا شود؟ در ايران هشت گزينه وجود داشت و مردم می‌توانستند از بين اين هشت گزينه فردی را انتخاب کنند. حال شما بگوييد کجا آزادتر هست ؟

احمدی نژاد در حالی رئيس جمهوری آمريکا را انتقاد می کند که يا نمی داند و نبايد سخن بيهوده بگويد و يا می داند و آکاهانه تحريف می کند .
چرا که
در آمريکا اگر شما از حمايت سرمايه های اصلی برخوردار نباشيد امکان برنده شدن شما بسيار کم است ولی هر کسی می تواند کانديد شود ودر انتخابات باقی بماند و لی هزينه سرسام آور انتخابات عملا امکان باقی ماندن در مسابقه را می دهد . يعنی سرمايه نقش شورای نگهبان را به عهد ه دارد اين از بنيان با جمهوری اسلامی متفاوت هست که برای کانديدا شدن بايد از فيلتر شورای نگهبان ردشد تا کانديد شد . در حالی که حق کانديد شدن و کانديد انتخاب کردن جز اصول منشور حقوق بشر سازمان ملل هست . شورای نگهبانی که تيغش الان بر روی گردن خاتمی گذاشته است . خاتمی رئيس جمهوری که بيشترين خدمت را برای نظام با کم کردن تهديد نظامی آمريکا در دوران بعد از ۱۱ سپتامبر انجام داد. احمد ی نژاد فرامو ش کرده است که د رآن دوران که صدام و طالبان دو تهديد اصلی و موانع پيش دارنده چمهوری اسلامی بر سر قدرت بودند ايران می توانست به جای عراق اشغال شده باشد . خاتمی که هميشه در بين منافع مردم و ولايت فقيه ، جانب ولايت فقيه را گرفت .

روزنامه کيهان در سرمقاله اش به صراحت د ررد صلاحيت خاتمی تاکيد شده بود . ۱۳ مرداد ۸۷

کروبی در پاسخ به سوالی که آيا فکر می‌کنيد شورای نگهبان شما را رد صلا حيت خواهد کرد
گفت: ‌بنده فکر نمی‌کنم که شورای نگهبان نه بنده و نه خاتمی را رد صلاحيت کند
جمعه ۲۹ شهريور ۸۷ نوانديش
محتشمی پور عضو مجمع روحانيون مبارز معتقد است
شورای نگهبان، خودش هم کانديداست و هم تعيين صلا‌حيت کانديداها را بر عهده دارد.
آنها در جايگاهی قرار می‌گيرند که بايد در رابطه با صلا‌حيت رقبای خود اظهارنظر کنند هيچ‌جای دنيا اينگونه نيست سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ آفتاب

تحمل مخالفان عقيدتی و منتقدان

بيش از اين وارد بحث نخواهيم شد آمريکا نوم چامسکی بزرگترين مخالف ريئس جمهوری بوش را بخاطر انتقاداتش که منبع اصلی بسياری از جريانات ضد آمريکائی هست بدليل اقدام عليه منافع ملی به زندان نمی اندازد کاری که در ايران هر فعال زنی و يا دانشجويی برای خواست صنفی خود ، متهم ، دستگير و به زندان می افتد.
در حاليکه در آمريکا برای انتشار روزنامه نياز به مجوزنيست در ايران روزنامه ها با هزار مشکل مجوز کسب می کنند و بسادگی توقيف می شوند و روزنامه نگاران از کار بيکار می شوند. عفوبين الملل ايران را بزرگترين زندان روزنامه نگاران می داند .

احمدی نژاد ، علی و مردم

احمدی نژاد می گويد

"انتخابات در ايران جزو آزادترين انتخابات است و حداقل ۱۰۰ برابر آمريکا در ايران آزادی هست. ما به مردم اعتماد داريم و فکر می‌کنيم در آمريکا است که محدوديت وجود دارد. ما در ايران قانون داريم و طبق قانون هر کسی که ويژگی رياست جمهوری را داشته باشد می‌تواند کانديدا شود. " راديو ان سی آر

براستی اگر جريان احمدی نژاد به اين مردم که در آمريکا از آنها صحبت می کند اعتماد دارد . اگر اعتقاد دارد مردم ايران صغير نيستند و شعور سياسی دارند پس چرااجازه نمی دهد مردم خودشان هر کس راکه خواستند انتخاب کنند . مسعود زريبا بافان مشاور رئيس جمهوری در شهروند امروز می گويد : کسی نمی تواند سرنوشت انتخابات را يک شبه عوض کند . مردم در يک مقطعی تصميم خود را گرفتند و اين جوری نيست که يک شبه نظرشان عوض شود " ۱۶ تير ۸۷

و ازاين نقطه هست که تفسير به رای قران و اسلام برای مشروعيت ، شروع می شود و سرکوب عقيده ها به عنوان مخالفت با خدا و رسول خدا و ولی فقيه تلقی می شود و مردم آنجا که نه بگويند ، صغير محسوب می شوند.

در "اسلام محمد " و "محمد مسلمان " يک اصل برای رهبری مشخص است رهبری صالح و بر حق معرفی ميشود ولی اين مردم هستند که بايد آنرا در حوزه قدرت دولتی حمايت کنند. آنجا که حضرت محمد ( ص) علی (ع) را به عنوان انسان صلاحيت دار برای جانشينی خود در غدير خم معرفی می کند . ولی پس از مرگ محمد رهبران شبه جزيره عربستان در غياب علی ، به ابوبکرصديق ر رای می دهند .
و علی با ابوبکر بيعت می کند . علی نه تنها ابوبکر را بلکه عمر و عثمان را هم به عنوان خليفه دوم و سوم مسلمين و جانشين محمد (ص ) از نظر سياسی بر سميت می شناسد . انتخاب علی شايدجلوی بسياری از انحرافات جهان اسلام را می گرفت ولی تاريخ است و تکامل و بايد ازآن در س گرفت نه بر اختلافات و کينه ها افزود.
براستی اگر حکم و فتوای حضرت محمد بر حاکميت علی بود که همه مردم منجمله ياران رسول خدا ، بايد اطاعت می کردند ولی اگر فرض کنيم فتوای رسول خدا از جانب خدا بود پس علی حق نداشت که با ابوبکرو يا عمر بيعت کند چرا که از فرمان خدا و رسولش سرپيچی کرده و گناه کرده بود.
می بينيم که مردم سر خورده از فساد مالی دوران عثمان به جانب علی می آيند و عليرغم مخالفت وی ( که اگر حکم رسول خدا بود بايد آنرا اطاعت می کرد ) از قبول آن خودداری ميکند . و زمانی که حکومت را ( دولت به معنای امروزه آن ) را می پذيرد با مردم تک تک بيعت ميکند يعنی انتخابات و رای گيری به مفهوم امروزی نسبت به آگاهی های سياسی و اجتماعی مردم آن زمان .


کانادا و احزاب

با اشاره ای به کانادا مطلب را به پايان می برم .
در کانادا با ۲۰۰ امضای شهروند می شود حزب تشکيل داد. هر کسی آزاد است حزب تشکيل بدهد و تبليغ کند . اينتر نت و روزنامه ها هم آزاد و در دسترس همگا ن هست مردم به هر کسی که خواستند رای می دهند . هر چند بدليل سرخوردگی مردم در حدود ۴۰% در انتخابات شرکت نمی کنند ولی نه کسی به دشمنی با خد ا و نه دشمنی با رسول خدا متهم می شود و نه کسی برای استخدام شدن و يا دانشجو شدن نياز به مهر دارد . . . تفاوت کانادا با ايران در اين هست که در اينجا همه احزاب و سياستمد اران اصل بازی قدرت و نقش مردم را پذيرفته اند و معتقد به حذف فيزيکی ديگران نيستند . در عوض همه به اندازه تعداد رای شان سهمی از قدر ت می برند. به عنوان مثال حزب کمونيست کانادا درحدود ۳۵۷۰ هزار رای در انتخابات قبلی داشت حتی آنها هم ولی مشروعيت انتخابات سرمايه داری را به رسميت می شناسند . اين دموکراسی است که مطمئنا ايدآل نيست ولی مطلوب اکثريت هست.

سوالات ما از احمدی نژاد که پاسخی داده نشد

سئوال ها از آقا ی احمدی نژاد می تواند حول ۳ محور باشد: البته پاسخ به اين سوالها با وقت کم آسان نيست ولی از ايشان بر می آيد .

- امور خارجی، هسته ای، و اسرائيلA
- وضع احزاب، مطبوعات و توسعه سياسیB
- اقتصادی و وضع عمومی مردمC

۱- چه تحول يا سياستی باعث شد که دولت شما روابط خود را با کشورهای آمريکای جنوبی توسعه دهد؟ آيا بخاطر اينکه در اين اواخر اين کشورها بطرف سوسيال-- دموکراسی رفته اند؟
در اينصورت چرا فکر می کنيد که عليرغم حقانيت موضع ايران در رابطه با مسئله هسته ای، کشورهای برزيل و آفريقای جنوبی بضرر ما رای می دهند؟

۲- در مورد برنامه توسعه هسته ای ايران، سياست دولت نهم را با دولت آقای خاتمی چگونه مقايسه می فرمائيد؟ در سطح کلان، از طرف آژانس بين المللی و کشور های ۵+۱ چه موضع و عکس العمل متفاوتی مشاهده کرده ايد؟

۳- دولت حضرتعالی ، تاثير تحريم ها را بر ايران چگونه ارزيابی می کنيد؟ چه برنامه هايی برای مقابله با تحريم ها در تدارک داريد؟

۴- تبليغات غرب در مورد مسئله هسته ای بسيار وسيع می باشد که موضع ايران را غير معقول جلوه دهد. در تاريخ مشاهده می شود که موفقيت دکتر مصدق در ملی شدن صنعت نفت، گذارش به مردم در بزنگاه های مختلف بود. آيا فکر می کنيد که بطور کل مردم با مطالب کلی مسئله هسته ای آشنا هستند؟ آيا دولت شما و مطبوعات، اخبار پرونده هسته ای را به اندازه کافی به مردم گزارش می کنند؟

۵- در مطبوعات غربی و حتی جهانی، هر لحظه که موضوع ايران مطرح می شود، عنوان می کنند که ايران در صدد نابودی رژيم صهيونيستی است (البته بخاطر اظهارات شما در مورد محو اسرائيل). آيا مشاورين دولت، و کارشناسان وزارت خارجه ابعاد صدمه به ديپلماسی و سياست خارجی کشور را به شما گذارش نموده اند؟

۶. اسرائيل تنها يک محدوده جغرافيائی نيست بلکه سرمايه های جهانی دربيرون از اسرائيل و نفوذ لابی آنها است . بطور مثال هارپر نخست وزير اسرائيل برای اعلام تاريخ انتخابات با کنگره يهوديان کانادا که از حاميان سياسی اسرائيل هست رايزنی کرده است در حاليکه ديگر اقليتها و مذاهب را رسما به حساب نمی آورد . آيا
مسئله فلسطين اشغالی ( اسرائيل ) راه حل سياسی دارد و نه نظامی . زيرا اسرائيل در صلح حل می شود. در خاورميانه با صلح پايدار اسرائيل برای دريافت کمک های سخاوتمندانه چند ميليارد دلاری آمريکا به عنوان امنيت اسرائيل مشکلات جدی در افکار عمومی آمريکا خواهد داشت

۷. دولت هارپر در کانادا بر خلاف دولتهای قبلی عموما به نفع اسرائيل موضع گير ی کرده است به طور نمونه وزير امور خارجه اسرايئل به سفير کانادا در اسرائيل گفته بود دوستی کانادا ثابت تر از دوستی آمريکاست ( نقل به مضمون ) ايا اين نزديکی به اسرائيل را در فله ای رد کردن ويزا در ارتباط می دانيد . نزديک به ۴۰ هنرمند ايرانی مانند محسن نامجو ولی کانادا نداد ولی آمريکا به وی ويزا داد. درحدود ۹۰% استادان دانشگاه که قرار بود برای کنفرانس دو سالانه ايران شناسی به تورنتوسفر کنند ويزا داه نشد و در مورد آخر نگهداشتن پاسپورت آقای اشکوری عليرغم انصراف ايشان و نيز بی احترامی های سفارت کاناد ا درتهران به متقاضيان ايرانی

۸. مسولان وزارت امور خارجه هارپر کانادا می گويد که علت رد ويزاها ، سياسی نيست بلکه افزايش تعدا متقاضيان ويزا از زمان روی کارآمدن دولت شماست ؟ نظر شما چيست ؟

- توسعه سياسی
B

۱- بنظر شما در انتخابات آينده رئيس جمهوری، چه موضوعاتی اهميت فوق العاده خواهند داشت؟ موقعيت خودتان را در مقابل ديگر اصولگرايان (معتدل)، و اصلاح طلبان چگونه ارزيابی می کنيد؟

۲- حمايت شما از آقای کردان در شرايط مشکلات حقوقی وی، توجه بسياری را جلب کرده است. آيا بعنوان وزير کشور در انتخابات آينده وی از مشروعيت کافی سياسی/قانونی برخوردار خواهد بود؟

۳- اينگونه بنظر می رسد که دولت سابق ، اصلاحات و مشارکت سياسی را بر اصلاحات و مشارکت اقتصادی اولويت داد. ولی شما عدالت را می خواستيد به توسعه سياسی اولويت دهيد. آيا قبول داريد که توسعه سياسی و مدنی در زمان دولت شما پيشرفت نکرده است؟ فشار زياد بر مطبوعاب را چگونه ارزيابی بايد کرد؟ تعداد بسيار از روزنامه ها تعطيل می شوند. همين هفته پيش هم روزنامه "تهران امروز" تعطيل شد.

۴- درانتخابات مجلس هشتم، گروه نزديک به شما "رايحه خوش خدمت" خيلی موفق نبود، چرا؟
اکنون رابطه خود را با مجلس هشتم چگونه ارزيابی می کنيد؟

۵- بعنوان يک فعال و کنشگر در اين ۳۰ سال گذشته، شما شخصا چه توضيحی برای " نظارت استصوابی" ارائه می دهيد؟
بطور يقين ما واقفيم که برای توسعه مدنی، و از طرف ديگر برای مقابله با فشارهای دول غربی بايد به سطح مشارکت سياسی، نشاط و اشتياق مردم بی افزاييم، که نسبت به سرنوشت جامعه احساس تعلق کنند. ولی در انتخابات مجلس هشتم، حذف کانديداهای اصلاح طلب و مستقل در چنين ابعاد وسيعی، شگفتی ناظرين هم ميهن و ايرانيان خارج از کشور را جلب کرد. دراين رابطه چه توضيحی می توان ارائه داد؟


۶

- سياست اقتصادی C

۱- تحولات اخير، چون پائين آمدن قيمت نفت، و وضع خراب اقتصاد دنيا، دولت شما چه برنامه اقتصادی برای کشور تهيه ديده است؟

۲- آيا مشکلات اقتصادی اخير، چه تاثيری به شانس انتخاب شدن شما خواهد داشت؟ توزيع رايانه به خانواد ه ها را می توان حرکت سياسی اقتصادی ناميد ؟ اين شيوه در کانادا بسيار مرسوم است و احزاب حاکم نزديک انتخابات چنين حرکتهائی را انجام می دهند يعنی حداقل اين برنامه ها ی اقتصادی را نزديک به انتخابات انجام می دهند ؟
۳.
.. سفرهای استانی شما يک فرهنگ جديدی در ميان مردم در برابر روسا بوجود آورده است . شما به عنوان عنصری که فساد مالی ندارد و قصد دارد به محرومان کمک کند ولی مانند همه دولتها با ممانعت ها و مخالفت ها ی جريانی سياسی که د رهمه دوره ها با شدت و ضعف وجود داشته است و محدوديت های مالی روبرو هستيد . ؟ آيا آقای احمدی نژاد ۲۰۰۸ می داند که دولتش نمی تواند در محو فقر موفق شود زيرا کنترل ۴۰% از صنايع مالی و خدما تی خارج از حوزه مديريت دولت هست ؟
آيا فکر می کنيد می توانيد منا طق محروم را در دوران مديريت خود متحول کنيد ؟ نظر شما چيست ؟

۳- دو هفته پيش آقای مزروعی سر مقاله ای (در روزنامه کارگزاران) در مورد شکاف طبقاتی و اقتصادی در جامعه ايران داشتند. شعار شما در انتخابات دولت نهم، انتقادی بر قدرتمندان تعبير شد، و اينکه درآمد نفت را بر سفره شهروندان ايرانی و کارگران ببريد. آيا موفقيتی در اين زمينه حاصل شد؟ آيا شکاف طبقاتی کاسته شده است؟ يا خير؟

۴- تئوری عجيبی بين بعضی بدبينان مطرح شده است که سرمايه نفت که هر ساله به جيب دولت ريخته می شود، دولت روز را در مقابل مردم و نهادهای مردمی بسيار قوی می کند، چرا که آن درآمدی است مستقل، و اين فرآيند از پاسخگويی دولت در قبال مردم می کاهد.
آيا درآمد نفت بطور کل مزاحم توسعه مدنی و دموکرتيک می شود، نظر جنابعالی در اين مورد چيست؟

۵- آيا می شود گفت که فشار کشورهای آمريکا و متحدانش بر کشورمان، مزاحم توسعه مدنی و جنبش دموکراتيک ايران شود؟

Copyright: gooya.com 2016