مشايی در گفتوگو با نيويورکر: کسی به خاطر بيان ديدگاهش در زندان نيست، افراد زيادی در زندان نيستند، دستگيرشدگان خرابکارند، پارسينه
- مصاحبه با رسانههای خارجی جرم محسوب نمیشود
- هر حزبی در مسيری خلاف منافع ملی قدم بردارد به آن اجازه ادامه فعاليت داده نخواهد شد
به گزارش پارسينه، لورا سکور خبرنگار نشريه آمريکايی "نيويورکر" گفتگويی با اسفنديار رحيم مشايی، رئيس دفتر رئيس جمهور ترتيب داده است که متن آن را از نظر می گذرانيد:
صبح ديروز فرصت کميابی داشتم تا با مردی گفتگو کنم که خيلی ها او را دست راست و مورد اطمينان ترين مشاور رييس جمهور ايران ميدانند.او دوست قديمی احمدی نژاد،فاميلی سببی، و از اعضای حلقه ياران اوست.هم مسلکی آن چنان نزديک که دسته جديدی در دسته حاکم بر ايران شکل داده.نام او اسفنديار رحيم مشايی است و در حال حاضر رييس دفتر رييس جمهور ايران است.او را که برای گفتگوهای اين هفته سازمان ملل در مورد معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای به اينجا آمده بود در هتلی در نيويورک ملاقات کردم.مردی لاغراندام و ۴۹ ساله با موهای جوگندمی و ظاهری مصمم در حاليکه کت تيره و پيراهن راه راه بدون يقه ای پوشيده بود.
با رسيدن مترجم، من با در ذهن داشتن پاسخهای قبلی مشايی،پرسيدم که آيا او فکر ميکند اسراييل دليلی برای اينکه ايران را تهديدی برای بقای خود بداند دارد يا نه.مشايی به من گفت افراد زيادی اند که دست به اين تبليغات می زنند که ايران قصد تهاجم به اسراييل را دارد.اين فقط يک پروپاگاندای منفی است و حرف اشتباه و بی پايه ايست.
ايران دولت اسراييل را مشروع نمی داند اما اين دليل بر اين نيست که بخواهيم قدمی عليه اسراييل برداريم.اين فقط تفکر ماست.دولت اسلامی ايران راه حل دموکراتيکی برای مسئله اسراييل و فلسطين دارد.ما معتقديم اگر به فلسطينی ها،کسانيکه در حقيقت ساکن اين سرزمينند اين حق انتخاب داده شود تا رژيم خود را تعيين کنند در ان صورت بديهی است که،به طور طبيعی ديگر رژيم اسراييل دولت آن مردم نخواهد بود. افراد زيادی دست به اين تبليغات می زنند که ايران قصد حمله به اسراييل را دارد.
اين فقط يک پروپاگاندای منفی و حرف اشتباه و بی پايه ايست.هميشه اسراييل کسی بوده که ايران و ديگر ملتهای منطقه را تهديد کرده است.هميشه اين اسراييل بوده که به کشورهای هميسايه ش حمله کرده. هيچکس هرگز به اسراييل حمله نظامی نکرده است.ما معتقديم رژيم اسراييل بايد به اين نقطه برسد که دارد اثرگذاريش را از دست ميدهد.و نمی تواند برای ملتهای قدرتمند منطقه قانون تعيين کند.اين هزينه زيادی برای آمريکا دارد.راه حل ما مطلقا" و تماما" دموکراتيک است.
-ميخواهم به مسائل داخلی ايران برگرديم.ديشب در برنامه چارلی رز،آقای احمدی نژاد گفتند که اپوزيسيون در ايران آزادانه فعاليت ميکند.و آنهايی که به زندان افتادند فقط کسانی اند که به تخريب اموال عمومی پرداختند.کسانی که شيشه ها را شکستند و ماشينها را آتش زدند.آيا اين را مقارن با حقيقت ميدانيد؟
کاملا" صحيح است.در حقيقت افراد زيادی در زندان نيستند.صدها و هزاران نفر از مردمی که به خيابان ها امدند عقايدشان را بيان کردند.اگر قرار بود همه آنها را بگيريم که زندانها اينقدر جا نداشتند.معدودی که در زندانند کسانی اند که خرابکاری کردند، خشونت آفريدند و امنيت مردم را سلب کردند.
- و هنوز گروه های بين المللی گزارش می دهند که ۳۸ ژورناليست در زندانهای ايرانند و ۱۸ نفر ديگرشان نيز در مرخصی اند.اتهامات آنها هيچ ارتباطی با خرابکاری ندارد.چرا اين افراد در زندانند؟
خرابکاری کردن فقط اين نيست که شما خودت دست به بزهکاری بزنی.اين افراد عملا" ديگران را به انجام خرابکاری تحريک کرده اند.ما هزاران ژورناليست داريم که در زمينه های مختلف کار ميکنند و هنوز فعالند و هرگز هم دست از کارشان نکشيده اند.اما آنها فضايی آفريدند که خشونت در آن غالب شود.
- اين که شما از آن صحبت می کنيد يک جرم سياسی است نه آتش زدن ماشين.شما می گوييد اين افراد به خاطر حرف هايشان...
در هر کشوری قوانينی وجود دارد.و مردم برای داشتن جامعه ای سالم بايد از ان پيروی کنند.هيچکس به خاطر گفته هايش دستگير نشده است اما افرادی بوده اند که کمپين های عظيم تبليغاتی به راه انداختند تا مردم را تحريک کرده و در کشور هرج و مرج به راه بيندازند.به همين طريق آنها قصد خشونت آفرينی داشتند.البته جرمهای متفاوت مجازات متفاوتی دارند.اين هم وظيفه دولت نيست بلکه وظيفه دستگاه قضايی است که قوه مستقلی محسوب ميشود.من فقط تلاش ميکنم نظرم را بگويم.افرادی هستند که در فعاليتهای سازمان شده ای دخيلند.انها گروهای خاصی تشکيل داده و سعی کرده اند از شهرهای مختلف ماشين و چيزهای ديگر به تهران بياورند و در انجا افرادشان را متمرکز کنند.همچنين کسانی وجود دارند که وابسته به اين گروهها هستند و از طريق رسانه های عمومی به وظيفه شان عمل ميکنند.اينها با کسانی که فقط ژورناليستند فرق دارند.افراد زندانی شده بخشی از همان گروه های سازمان يافته هستند.طبيعتا" من نمی توانم بگويم که اينها مجرم نيستند.جايگاه دولت کمک به اين افراد در طی پروسه قضايی است.دستگاه قضايی مستقل است اما دولت قصد خيری دارد تا به اين افراد کمک کند.
- در تعجبم که چرا دولت شما بايد چنين قصد خيری داشته باشد اگر اين افراد ان طور که شما ميگوييد تهديدی برای کشور محسوب می شوند.
آنها تهديد نيستند.اين افراد دنبال تغيير دولتند و تلاش شگرفی هم برای تحقق آن کرده اند اما در موقعيتی نيستند که بتوانند خواسته شان را عملی کنند.آنها تهديد نيستند.تا ان حد نرسيدند.انها در زندانند چون قانون شکنی کردند.
- خوب اگر قانون شکنی کرده اند،چرادولت شما بايد برای برخورد ملايم با آنها فشار بياورد؟
اين افراد خانواده دارند.و برخی از آنها از کرده شان ابراز ندامت کرده اند و ما هيچی خطری از جانبشان نمی بينيم.بنابراين اگر موضعی برای کاهش مجازاتشان اتخاذ کنيم موضع خوبی است.
- کسانی که تابستان گذشته محاکمه شدند.آيا مدعی هستيد اين افراد هم،از جمله محمد علی ابطحی مشاور رييس جمهور سابق و مصطفی تاجزاده در وزارت کشور،در ماشين آتش زدن و تحريک به خشونت نقش داشتند؟
آنهايی که زمينه مساعدی را برای اغتشاش فراهم می کنند و وضعيت آنارشی بوجود مياورند قانون شکنند.هر کسی می تواند متعلق به جريان اپوزيسيون باشد.اما افرادی هستند که برای تغيير حاکميت سازماندهی و متمرکز ميشوند و برای نيل به هدفشان دست به هر کاری ميزنند.شما کشوری در دنيا نشانم بدهيد که اينگونه فعاليتها را جرم محسوب نکند.آيا در ايالات متحده يا اروپا تشويقشان ميکنند؟نه.اما انها آزادند که آزادانه عقيده شان يا مخالفت و نارضايتی خود را از دولت بيان کنند.فعاليتهايی که وضعيت آنارشی خلق کنند اکيدا در قانون منع شده.
- از جوابتان گيج شدم. مثلا" مصطفی تاجزاده مدير کمپين موسوی بود. کانديدايی که برای حضور در رقابت انتخاباتی تاييد شده بود.او حتی قبل از اينکه ناآرامی در خيابانها بوجود بيايد دستگير شد.
حقيقت ندارد. هزاران نفر در کمپين های انتخاباتی شرکت داشتند.نفرات زيادی ازدوستان آقای تاجزاده وجود دارند که دستگير نشدند.
- اما افراد ديگری از سران احزاب فردای انتخابات بازداشت شدند.اين قبل از هر گونه ناآرامی در خيابانها بود.
خيلی از آنها دستگير شدند ولی به زندان نرفتند. بعضی از انها که اصلا" دستگير نشده اند.بعضيشان موقتا" بازداشت و سريعا" آزاد شدند.اتهامی عليه آنها اقامه نشد.تفاوت در اين است که اين دسته افراد سعی در سازماندهی فعاليتهای خاصی در جامعه ميکردند.انها آنارشی و خشونت بوجود آوردند.آقای تاجزاده دوستان ديگری دارد که در حزب فعال بودند و هنوز هم به فعاليتشان ادامه ميدهند.
- اما حزبشان تعطيل شده.چرا دو حزب اصلی اصلاح طلب در کشوری که اپوزيسيون آزاد دارد تعطيل شدند؟
احزاب سياسی وظيفه دارند تا يک فضای سالم سياسی در کشور ايجاد کنند.اگر هر حزبی در مسيری خلاف منافع ملی قدم بردارد به آن اجازه ادامه فعاليت داده نخواهد شد.قواعد مشخصی برای تشکيل يک حزب وجود دارد.بنيانگذاران حزب بايد التزام به اطاعت از قانون داشته باشند.اگر قانون شکنی کردند حزبشان تعطيل خواهد شد.اما آن افراد می توانند در آينده احزاب ديگری تشکيل دهند.مسئله اينست که سران اين احزاب به مشکل خورده اند.شايد بتوانند فعاليتهايشان را تجديد کرده و احزابشان را بازگشايی کنند.
- يکی از اتهاماتی که به بعضی زندانيان وارد شد و من را گيج ميکند اين بود که به عنوان يک جرم،اتهام صحبت کردن با خبرنگاران خارجی مطرح ميشد و اينک من و شما ميتوانيم بدون هيچ مشکلی با هم صحبت کنيم.چه فرقی بين موقعيت انها و موقعيت شما وجود دارد؟چرا برای برخی افراد صاحب منصب رسمی مصاحبه با خبرنگاران خارجی ممکن است در حاليکه بعضی ديگر که منصبی ندارند از اين حق محرومند؟
نه نه.اين درست نيست.يک اشتباه است.درست نيست.ما چنين وضعيتی نداريم.انها درگذشته می توانستند با خبرنگان خارجی درتماس باشند.شايد يک چيزی باعث شد شما تصور کنيد چنين اتفاقی برای انها افتاده.شايد بعضی از افرادی که دستگير شده اند و اينک در زندانند مصاحبه هايی با خبرنگان خارجی داشتند اما اين جرم واقعيشان نيست که به ان متهم شده باشند.مخالفين دولتند که ميگويند اين افراد فقط به خاطر داشتن مصاحبه دستگير شده اند.اگر ما ان را جرم حساب کنيم افراد زيادی خواهند بود که بايد به زندان بروند.اين يک جرم محسوب نمی شود و در حال حاضر و در آينده خلاف قانون نيست و نخواهد بود.رييس جمهور ما با رسانه های جمعی خارجی صحبت ميکند.اگر اينخلاف قانون باشد،رييس جمهور هم نبايد اينکار را بکند.اگر خلاف قانون نيست پس هيچکس به خاطر انجام ان نبايد دستگير شود.
- برای پايان دادن به اين بحث و سوالات مربوط به حقوق بشر،آيا معتقد هستيد که در زمان بعد از انتخابات ژوئن گذشته واقعه ای باشد که سوء مديريت شده باشد؟ آيا چيزی هست که از نگاه دولت تاسف برانگيز باشد؟يا اينکه شما معتقديد دولت موقعيت را به خوبی مديريت کرده است؟
هيچ سوءمديريتی در کار نبود.غرب رهيافت دوگانه ای برای بحث حقوق بشر دارد.آنها سعی می کنند از آن به عنوان يک ابزار سياسی استفاده کنند.مثلا" در زمان انتخابات دست به تبليغات وسيعی عليه ايران زدند.اتفاق مشابهی هميشه در اروپا و همين آمريکا ميفتد.اما آنها فقط يک طرف اخبار را پوشش ميدهند.اگر مسئله ای در ايران رخ دهد انها تا ماهها درباره ش در روزنامه ها و راديو و تلويزيون می نويسندو حرف می زنند.
هنگامی که ما برای مجمع عمومی سازمان ملل در اينجا بوديم،قبل از ان اجلاس ديگری در پيتسبورگ بود و اعتراضات و تظاهراتی اتفاق افتاد.پليس با خشونت با مردم رفتار کرد.اتفاق مشابهی نيز در اروپا افتاد.در آن برهه هيچکس از حقوق بشر حرفی نزد و هرگز هم ديگر حرفی از آن نبود.اگر اتفاقی مانند آن در ايران بيفتد سالها در موردش حرف خواهند زد و ما بايد پاسخگوی سوالاتی درباره نقض حقوق بشر باشيم.بنابراين انها هميشه استاندارد دوگانه ای را رعايت می کنند.دولتها و سيستمهای سياسی در غرب حقيقتا" اعتقادی به حقوق بشر ندارند.
اگر شما اجازه انتشارش راداريد من ميخواهم به يک حقيقت تاريخی ارجاع دهم.وقتی صدام حسين به ايران حمله نظامی کرد تقريبا"همه کشورهای ديگر از او حمايت کردند.ان وقت در ادامه حمايت هايشان از صدام گزارشهای متعددی از نقض حقوق بشر در ايران منتشر کردند و نام ايران را در ليست سياه کشورهای ناقض حقوق بشر قرار دادند.بعدا" فهميدند صدام حسين چه کسی است اما هيچکس سوالی درباره حمايتهای غرب از صدام حسين نپرسيد.وقتی هم که خواستند او را سرنگون کنند صدام را به يک مجرم تبديل کردند.مهم نيست چه کسی مجرم است و چه کسی مدافع حقوق بشر.مهم اينست که ببينيم غرب چه ميخواهد و هدفشان چيست...